گفتني ها

براي تيپ ۲ صميميت و قدرداني ارزش زيادي دارد. ازاو قدرداني كنيد. از محبت‌هاي كوچك و بزرگ او صميمانه تشكر كنيد..

تيپ ۲ استاد دادن احساس گناه به ديگران است. اناگرام گاه چيزي را به خير و صلاح شما مي خواهد

اينياگرام كه شما دوست نداريد با اين حال با شرمنده كردن شما ميتواند شمارا وادار به پذيرفتن نقطه نظر هاي خودش بكند.

تيپ شخصيتي ۲ و محيط كار

رفتار تيپ شخصيتي ۲ در محيط كاراين گونه است:

در برقراري ارتباط با مقام‌هاي رده‌بلايي كه از او حمايت كنند هويت خود را

باز مي‌يابد. اين تيپ دست راست يك مدير ارشد  ايناگرام است. يك منشي راز نگه‌دارمهربان. مهرطلبي افراطي آن‌ها در سازمان سبب بروز نارضايتي دروني و فرسودگي شغلي در آن‌ها مي‌شود! تيپ ۲ پيوسته در معرض فرسودگي شغلي است.

تيپ ۲ فردي مناسب براي روابط عمومي و هماهنگي‌ها درون و برون سازماني است..

در محيط كار از شيوه‌هاي پيچيده براي راضي نگه داشتن ديگران استفاده

مي‌كند..

نيت او از انجام درست كارها در درجه‌ي نخست جلب توجه مقام‌هاي مافوق و رده‌بالاي سازمان است تا همكاران خودش, تيپ ۲ امنيت خود را در جلب رضايت مديران رده‌بالاي سازمان مي‌بيند..

گاه شغلي را انتخاب مي‌كند كه فرد مورد علاقه, دوست يا همسرش انتخاب كرده است..

 تلاشي (نزول) و تكامل (صعود) تيپ شخصيتي ۲

همان طور كه درشكل ۷مي‌بينيم؛ تيپ شخصيتي ۲ انياگرام داراي پنج گرايش شخصيتي است.,

اول گرايش اصلي شخصيت, سپس دو گرايش شخصيت جانبي (۱ و۳) و دست آخر دوگرايش شخصيتي كه در زمان ارامش (راحتي) و سختي (مشكلات) به آن‌ها سوق پيدا مي‌كند .

گرايش‌هاي جانبي تيپ شخصيتي ۲

تيپ شخصيتي ۲ مي‌تواند ويژگي‌هاي تيپ‌هاي جانبي خود  را در خود پرورش دهد.

در صورت گرايش به تيپ ۱ داراي ويژگي‌هاي زير نيز خواهد بود:

تركيب گرمي و مهرباني با انجام خدمات اجتماعي و فعاليت‌هاي عام‌المنفعه

(تدريس، خدمات اجتماعي و...)

توجه بيشتر به خود و رشد فكري و موقعيت اجتماعي و شغلي خودش.

ايفاي نقش فداكارانه در محل كار و زندگي.

در صورت گرايش به تيپ ۳ داراي ويژگي‌هاي زير نيز خواهد بود:

فردي مهمان‌دار و مهماننواز و در پي توسعه‌ي روابط اجتماعي و خانوادگي.

توسعه‌ي توانمندي‌هاي هنري مانند آشپزي, خانه‌داري نقاشي و كارها و صنايع‌دستي..

خود ملامت‌گري كمتر و انتقاد كمتر از خود و توجه بيشتر به نيازهاي خود.

پاسخ منفي شدگي نامنطبق (MMN)

پيش زمينه

منفي شدگي نامنطبق (Mismatch Negativity = MMN) يك موج منفي است كه در پاسخ به ارائه تركيبي از تحرك هاي استاندارد و انحرافي (deviant) و در حوزه نهفتگي حدود 100 to 300 ms  بدست مي آيد. شكل موج متداول MMN و الگو محرك مناسب قيمت سمعك آن در شكل آورده شده است. پاسخ MMN را با انواع گوناگون از آرايش اصوات از تون هاي ساده تا الگوهاي پيچيده اي از ويژگي هاي اكوستيك محرك گفتار، مي توان بدست آورد. بهترين جايگاه ثبت آن، قرار دادن الكترودهاي جمجمه اي روي ناحيه فرونتال – مركزي مغز است، و توليد MMN بازتابي از فعاليت هاي فرآيندهاي پايه اي همزمان يا پشت سر هم متعدد است، مثل: آناليز پيش توجهي (preattentive) نسبت به ويژگي هاي صدا (مثل فركانس، شدت، طول مدت، كليدهاي راهنما گفتار)، و همچنين استخراج يا اشتقاق نامتغيرهاي موجود در يك مجموعه از چندين محرك اكوستيك، يا از طريق نشانه هاي شنيداري باقي مانده در حافظه حسي كه خود شاخصي از نوع محرك صوتي باشد، و يا با مقايسه محرك هاي نامتغير (ثابت) و محرك هاي متغير (انحرافي). قبل از آنكه امكان كاربرد روزمره باليني MMN براي تشخيص افتراقي اختلالات عملكردي شنيداري و بيماري هاي نورولوژيك و يا براي مستندسازي ميزان بهبود و تغييرات وابسته به  مداخله در اختلالات شنوايي فراهم شود بايد بعضي مشكلات بسيار جدي مربوط به آن را حل كنيم. مشكلات فني ثبت MMN عبارتند از: معرفي يك دستورالعمل آزمون سريع و قابل انجام، بهبود نسبت سيگنال (MMN)  به نويز (ساير فعاليت هاي الكتريكي زمينه اي) براي اطمينان از رديابي صحيح موج MMN، معرفي يك روش آناليز تاييد شده براي اطمينان آماري از حضور پاسخ، و افزايش پايايي ثبت پاسخ MMN در جايگاه باليني در بيماران مختلف مثل جوانان و كودكان. زمان كشف MMN توسط Risto Naatanen و همكارانش در سال 1978، مقالات متعددي براي توصيف آن و هم چنين در مورد شرايط تجربي مختلف (سيگنال و افراد) و در سنين متفاوت و براي جمعيت هاي باليني مختلف منتشر شده است. سير تاريخي آن آورده شده است.

انتقادهاي بدون مقدمه و ناگهاني به سرعت واكنش نشان مي‌دهد.

توجه داشته باشسيد كه افراد داراي تيپ شخصيتي ۱ در بيان احساس ‌ها ايناگرام هيجان‌هايشان توانمند نيستند.

به او نشان دهيد كه هيع كس هميشسه كامل نيست, همه انسانها نقاط قوت و ضعف‌هاي خود را دارند و تفاوت ميان انسان‌ها در طبيعت و جامعه‌ي انساني اينياگرام پديده ‌اي ‏نادرو استثنائي نيست بلكه قاعده است.

تيپ شخصيتي ۱ و محيط كار

تيپ شخصيتي ۱ طالب محيطي با شرايط كاري زير است:

۰ محيط كاري داراي برنامه‌ي زماني و دسستورالعمل‌هاي كاري مشخص و با كمترين نقاط ضف در قوانين.

سازماني كه عمل گرايي ايده‌ها را پشياني كند

ساختارهاي اداري داراي برنامه‌ريزي و مسئوليت‌پذيري و پاسخ‌گويي به مشتريان.

شيوه‌ي مديريت و سرپرستي كه به جزئيات موثر اناگرام بر بهره وري اهميت داده مي‌شود.

محيط كاري داراي نظم و نظام. ادب و احترام و رعايت سلسله مراتب و توجه به سوابق و تجربيات كاري,

محيط كاري كه در آن كار و نتايج آن به احساس ترجيح داده شود.

حمايت از افراد سخت كوش و آرمانگرا و شايسته گرا

محيط كاري داراي شاخص‌هاي ارزيابي عملكرد درست و واقعي.

شرايط كاري عادلانه و منصفانه كه به دستاوردهاي افراد پاداش متناسب داده مي‌شود

آفراد داراي تيپ شخصيتي ۱ از قضاوت (به‌جا و نابه‌جا) در محيط كار و بروز اشتباه در هراس هستند. اين افراد آماده‌ي بحث بر سر قدرت و اين كه حق با چه كسي اسست هستند و اغلب عادت دارند به دنبال مقصر بگردند نه علت بروز اشتباه. افراد اين تيب شخصيتي در محيط كار ريسك‌پذيري چنداني ندارند و بي‌گدار به آب نمي‌زنند. اين اقراد رهبران قانون‌مندي هستند كه زمينه‌ي بروز تعارض با ديگران و همكاران در آن‌ها فراهم است. گرايش چنداني به كار تيمي ندارند و در صورت انجام كارها به صورت گروهي به شدت طرفدار تفكيك وظايف و نقش‌هاي هر فرد در گروه هستند.

تلاشي (نزول) و تكامل (صعود) تيپ شخصيتي ۱

همان طور كه در شكل ۵ مي‌بينيم: تيپ شخصيتي ۱ داراي انياگرام  پنج گرايش شخصيتي است اول گرايش اصلي شخصيتء سپس دو گرايش شخصيت جانبي و دست آخر دو گرايش شسخصيتي كه در زمان آرامش (راحتي) و سختي (مشكلات)به انها سوق پيد مي‌كند

پويايي ها و تغييرات شخصيتي

تحت فشار رواني (تمايل به تيپ سه متوسط)

افراد تيپ شش و فادار از لحاظ ظاهري عصبي اينياگرام هستند با خود ترديدي به موقعيت ها واكنش نشان مي دهند و از هجوم افكار ناشي از مشكل غافلگير مي شوند. وقتي فشار رواني فراتر از سطح معمول گسترش يابد سريع دست به كار مي‌شود و سعي مي‌كنند اضطراب خود را از طريق سخت كار كردن حل و فصل كنند براي مثال اگر آنها در اين كار تحت فشار رواني قرار گيرند ممكن است در آخر هفته ديوانه وار در حياط منزل خود كار كنند يا وسواس گونه به عنوان راهي جهت تخليه احساسات بي كفايتي  ايناگرام خود وسايل انباري منزل  را بيرون بريزند و دوباره آن را بچينند آنها ترس از اين را دارند كه ديگران بفهمند چقدر تحت فشار رواني هستند بنابراين ممكن است همانند تيپ ۳ متوسط چهره نادرستي از كفايت و بسندگي از خود به دست دهند( هيچ ناراحت نباش انياگرام

همه چيز تحت كنترل است.) آنها زماني كه از احساسات خود فاصله مي گيرند به صورت فزاينده اي روي تكاليف و بسندگي خود تمركز مي‌كنند به طوري كه مي‌توانند كارآمد باقي بمانند اما اين موضوع 

اناگرام مي‌تواند براي آنها و روابط بين فردي شان مشكلات هيجاني شديدي ايجاد كند. 

زماني كه اين نوع افراد همسري برمي‌گزيند و يقين پيدا كند كه ارزش‌هاي مشتركي بين آنها وجود دارد. به شدت هيجان‌زده شده و در مورد تداوم رابطه‌شان  انياگرام قواً حمايت گر مي‌شوند. آنها هم‌چنين؛ ممكن است همسر خود را به روش آرمان گرايانه‌اي نشان دهند و همواره براي احساس درخور عشق ديگران بودن, در

تلاش هستند. با آيين وجود اضطراب‌هايي اينياگرام در رابطه با از دست دادن ارزش‌هاي

مشترك همسر ممكن است باعث شود كه تيپ‌هاي يك با غريزة جنسي از ديگران

خرده گرفته و انتقاد كنند. آنها مي‌خواهند به همسر يا شريك‌شان معيارهاي والايي را

يادآوري كنند كه هر دو بر اساس آن معيارها زندگي مي‌كنند؛ اما ممكن است در اين

كار از طريق تلاش براي نگه داشتن طرف مقابل در مسير ارزش‌هاي خود, مشكل

ايجاد كنند. به‌رغم اين؛ در ارتباط با دوستان  ايناگرام صميمي خود پراشتياق هستند و براي

ارتقاي روابط خود به سطح بالاتر فداكاري مي‌كنند.

غريزه ي اجتماعي :مبارز(«ناسازگاري»ايچازو)

افراد تيپ يك با غريزه ي اجتماعي ،كمال گرايي خود را بر گستره ي اجتماعي متمركز مي كنند در نتيجه ،علاقه مند به موضوعات محلي و جهاني مي شوند. «در محيط مدرسه چه  اناگرام خبر است؟آيا قانون جديد محلي به تصويب رسيده است؟چرا هيچ كس به مشكل بزرگ گرسنگي جهان توجه نمي كند؟ »

به علاوه ، هرتيپ در برابر هيجان بنيادين ترياد مربوطه،  روش مقابله‌اي خاص  خود را دارد. در ترياد غريزي افراد تيپ هشت  خشم و انرژي‌هاي غريزي خود را

برونريزي مي كنند. به عبارت ديگر وقتي افراد تيپ هشت اينياگرام احساس خشم مي‌كننده

بلافاصله از طريق فيزيكي يعني بلند كردن صدا؛ حركات زورمندانه و به آن  پاسسخ

مي‌دهند و ديگران مي‌توانند ببينند كه افراد تيپ هشت ايناگرام خشمگين هستند. زيرا به خود اجازه مي‌دهند خشم شور و انرژي غريزي خود را به‌صورت مستقيم و فيزيكي ابراز

كنند. افراد تيپ نه خشم و انرزي غريزي خود را انكار مي‌كنند و مي‌گويند: «خحشم

چيست؟ من شخصي نيستم كه خشمگين شوم». آنها عموماً خشم و انرژي‌هاي غريزي

خود را احساس با تجربه نمي كنند. اغلب با احساس كردن يا نشان دادن آن, از طرف

خودشان مورد تهديد قرار مي‌گيرند. البته آنها شبيه به هر كس ديگري احساس خشم مي كنند .ولي سعي دارند از طريق آرماني كردن روابط و دنياي خود از احساسات

تاريك‌تر يا عميق‌تر اناگرام خود فرار كنند.

افراد تيپ يك در تلاش هستند خشم و انرژي غريزي خود را كنترل كنند يافرو

نشانند. آنها احساس مي‌كنند (به خصوص در احساسات خشم و تكانه‌هاي غريزي

خود) كه بايد براي هميشه تحت كنترل خودشان باقي بمانند. افراد اين تيپ مايل‌اند

اين انرژي‌ها را طبق امر و نهي‌هاي انياگرام منتقدگر رشديافتة دروني (سوپرايگو) و نفس

سرزنش گرشان به سوي خود و ديگران سوق دهند.